۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

صادق هدایت ـ هشتاد و دو نامه به حسن شهیدنورائی (11)



*
11

*

تهران، 17 اکتبر 46 [پنجشنبه،25 مهر 1325]

یا حق
کاغذی که به تاریخ اول اکتبر [9 مهر] بود به اضافة پاکت دنبالة "میراث هیتلر" و کاغذی برای اسکندری اخیراً رسید. آن دو کاغذ را به توسط قریشی فرستادم اما تعجب کردم که کاغذهایم آنقدر دیر می‌رسد چون تاکنون هرچه کاغذ فرستاده‌ام شخصاً در پستخانه سفارشی هوایی کرده‌ام و قبض گرفته‌ام. نمی‌دانستم که حتی پست ما غیر از آدمیزاد است. شاید کاغذها سانسور هم می‌شود. هیچ استبعادی ندارد. مملکت گل و بلبل است. شاید بعضی از کاغذها هم اصلاً نرسد! به هر حال چون روز شنبه تعطیل بود سعی می‌کنم اگر قبول کنند این کاغذ را امروز به پست بدهم به اضافة مقداری روزنامة رهبر که با پست زمینی می‌فرستم.
با وجودی که سفارش زیاد کردم مقالاتی که فرستاده‌بودید خوب چاپ نشد. کلیشه‌ها هم که مال چاپ رنگی بود و عکسهایی هم که کلیشه شد بی‌ترتیب چاپ شد. کلیشه‌های ساخته شده را از ادارة روزنامه می‌گیرم و به آقای جرجانی تحویل می‌دهم. البته مسبوقید که آقای جرجانی یک هفته است در تهران می‌باشد.
رسالة "بعثه الاسلامیه" را که خواسته‌بودید نسخة منحصر به فرد آنرا پیچیده‌ام و مترصد هستم به شخص مطمئنی بدهم که برایتان بیاورد. آقای جرجانی گفتند کسی را سراغ دارند که با سفارشنامه همین روزها عازم پاریس است و پیش سرکار خواهد آمد. اگر ممکن شد به توسط ایشان خواهم فرستاد. چون از موضوع آن زیاد خوشم نمی‌آید، اگر بنا شد چاپ کنید بی اسم باشد و البته اصلاحات لازم را در آن خواهید کرد تا زیاده از حد پولتان به هدر نرفته باشد.
چند روز پیش رضوی هم وارد شد و دو نسخه رونویس آن حکایتهای فرانسه را برایم آورد و مجملی هم از سرگذشت خودش تعریف کرد. از قرار معلوم سرکار کنج عزلت اختیار کرده‌اید و مشغول مطالعه هستید و من مطمئنم گردشی که او در مدت یکماه در فرانسه کرده شما نصف آنرا نکرده‌اید. به هر حال باقی "میراث هیتلر" را اگر ممکن است زودتر بفرستید چون عنقریب تمام خواهد شد.
از قراری که شنیدم دولت با دزدان مسلح قشقایی کنار آمد و آنرا نهضت دموکراتیک تشخیص داد. از اول هم پیدا بود که کاسه زیر نیمکاسه است و در نظر دارند کاریکاتور آذربایجان را در جنوب به دست دزدان درست بکنند. من از اوضاع هیچ سر در نمی‌آورم. راستش خسته شده‌ام و اصلاً روزنامه هم نمی‌خوانم اما از سکوت "توده" بیشتر تعجب می‌کنم. نهضت آذربایجان به هر جور و با هر قوه و به دست هر کس درست شده اقلاً نهضت پیشرو است و اصلاحاتی که در آنجا کرده‌اند به درد باقی مملکت می‌خورد اما نمی‌دانم گردنه گیران و دزدان معروف که عدة زیادی از مردم را به کشتن دادند چه اصلاح و چه کاری را از پیش خواهند برد؟ به درک هرچه می‌خواهد بشود! مملکتی که به جز مسئولیتش هیچ چیز دیگرش نصیب ما نشده و روز به روز در این لجن بیشتر باید فرو رفت!
راستی نمی‌دانم Muse'e de l'Homme [موزة بشر] را در پاریس دیده‌اید یا نه؟ اگر توضیحاتی راجع به آن چاپ شده یا انتشاراتی دارد به طور نمونه برایم بفرستید.
از قول من به خانمتان و به آقایان عباس و فریدون هویدا سلام برسانید.
زیاده قربانت
امضاء


__________________________________

(از توضیحات کتاب)
"میراث هیتلر"، اشاره به مقالاتی است که نخست در "رهبر" و پس از توقیف این روزنامه در "نامة مردم" که جانشین آن یک شد به چاپ رسیده‌است.

.

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ