*
6
*
46 ژوئن 28 [7 تیر 1325]
یا حق
راجع به آن موضوعی که در کاغذ قبلی نوشتهبودم تحقیقات بیشتری شد گویا قضیه مربوط به یک سفتة تجارتی در وجه سرکار بوده و طرف از غیاب سرکار استفاده کرده و ادعای جعل سند نموده و بعد به اخوی بزرگتان، آقای سرهنگ مراجعه شده. به طوری که آقای جرجانی اظهار داشتند موضوع قابل ذکر نیست.
اخیراً به توسط دکتر بدیع کاغذی به انضمام چند کتاب از طرف آقای هویدا رسید. از کتابهای مرحمتی بسیار متشکرم ولی در کاغذشان به دو مطلب اشاره کردهبودند یکی موضوع دعوت من به پاریس برای یکی دو ماه و دیگری شرکت در گفتار فارسی رادیو پاریس. ازین حسن نظر بسیار متشکرم اما متأسفانه حوصلة هیچکدام را ندارم. از مسافرت رسمی و نطق و اینجور چیزها عقم مینشیند و نمیخواهم article پروپاگاند [کالای تبلیغاتی] بشوم. اگرچه دو سه روز است که این بلا به سرم آمده: لابد اطلاع دارید که انجمن فرهنگی ایران و شوروی، کنگرة شعرا و نویسندگان درست کرده و دو سه روز است که در آنجا حاضر میشوم. مخصوصاً دیروز به قدری بغل گوشم شعر خواندند که هنوز سرم گیج میرود. شعر فارسی هم مثل موزیکش نمیدانم چه اثر خسته کنندهای در من میگذارد چون حس میکنم که physiologiquement [از نظر جسمی] ناخوشم کردهاست.
قبل از کنگره در دعوتی که در انجمن وُکس شدهبود با آقای رهنما برخورد کردم. خیلی اظهار لطف فرمودند از قراری که اظهار داشتند به همین زودی مراجعت خواهند کرد و ضمناً گفتند که خیال دارند در Cite' Universitaire [کوی دانشجویان دانشگاه] کوشکی برای ایران بسازند و بنده را مأمور کردند در اینجا برای عملی کردن منظور ایشان سینه بزنم و انرژی صرف بکنم ــ علتش را ندانستم.
از کتابهای مرحمتی، آقای جرجانی تا حال هفت جلد آن را مرحمت کردند:
Tarendole - Les bouches inutiles - Maison hante'e - Shanghai - Des souris et des hommes - Passe muraille - Tropique du cancer
یا حق
راجع به آن موضوعی که در کاغذ قبلی نوشتهبودم تحقیقات بیشتری شد گویا قضیه مربوط به یک سفتة تجارتی در وجه سرکار بوده و طرف از غیاب سرکار استفاده کرده و ادعای جعل سند نموده و بعد به اخوی بزرگتان، آقای سرهنگ مراجعه شده. به طوری که آقای جرجانی اظهار داشتند موضوع قابل ذکر نیست.
اخیراً به توسط دکتر بدیع کاغذی به انضمام چند کتاب از طرف آقای هویدا رسید. از کتابهای مرحمتی بسیار متشکرم ولی در کاغذشان به دو مطلب اشاره کردهبودند یکی موضوع دعوت من به پاریس برای یکی دو ماه و دیگری شرکت در گفتار فارسی رادیو پاریس. ازین حسن نظر بسیار متشکرم اما متأسفانه حوصلة هیچکدام را ندارم. از مسافرت رسمی و نطق و اینجور چیزها عقم مینشیند و نمیخواهم article پروپاگاند [کالای تبلیغاتی] بشوم. اگرچه دو سه روز است که این بلا به سرم آمده: لابد اطلاع دارید که انجمن فرهنگی ایران و شوروی، کنگرة شعرا و نویسندگان درست کرده و دو سه روز است که در آنجا حاضر میشوم. مخصوصاً دیروز به قدری بغل گوشم شعر خواندند که هنوز سرم گیج میرود. شعر فارسی هم مثل موزیکش نمیدانم چه اثر خسته کنندهای در من میگذارد چون حس میکنم که physiologiquement [از نظر جسمی] ناخوشم کردهاست.
قبل از کنگره در دعوتی که در انجمن وُکس شدهبود با آقای رهنما برخورد کردم. خیلی اظهار لطف فرمودند از قراری که اظهار داشتند به همین زودی مراجعت خواهند کرد و ضمناً گفتند که خیال دارند در Cite' Universitaire [کوی دانشجویان دانشگاه] کوشکی برای ایران بسازند و بنده را مأمور کردند در اینجا برای عملی کردن منظور ایشان سینه بزنم و انرژی صرف بکنم ــ علتش را ندانستم.
از کتابهای مرحمتی، آقای جرجانی تا حال هفت جلد آن را مرحمت کردند:
Tarendole - Les bouches inutiles - Maison hante'e - Shanghai - Des souris et des hommes - Passe muraille - Tropique du cancer
گفتند مجلة Pense'e رسیدهاست البته آنرا به انجمن فرهنگی خواهم داد و همانطور که دستور دادهبودید مخارجش را به بانک میگذارم. ممکن است مستقیماً برای آنجا بفرستند. مجلة France-URSS را برای آقای کشاورز فرستاده بودید. ایشان حدس میزدند که یا شما و یا قوم و خویش خودشان که اسمش را نمیدانم و اخیراً به فرانسه آمده فرستاده باشد. در اینصورت آبونه شدن مجلة اخیر دیگر مورد ندارد.
در مجلة Temps Nouveaux [زمان نو] شمارة (11) حملة شدیدی به Vercor [ورکور] شده بود، لابد خواندهاید.مطلبی که میخواستم بنویسم این بود که آقای دکتر عقیلی اخیراً امتیاز روزنامة هفتگی به نام چاووش را گرفتهاست و تصمیم دارد چیزی شبیه 'Canard enchaine [کانار آنشنه] در تهران منتشر بکند. برای اینکار محتاج همکاران و اسناد زیادی میباشد. مخصوصاً تقاضا دارد که اگر ممکن است با ایشان همکاری بکنید به هر اسمی که میخواهید و اگر ممکن باشد روزنامههای شوخی و از اینجور چیزها برایش بفرستید.
دکتر رضوی هنوز نیامدهاست. نمیدانم با دله دزدی و یا گدایی و یا چه وسیلة نامشروع دیگری در آنجا ادامه به زندگی میدهد. بچهها سلامتند و دعا میرسانند.
زیاده قربانت
امضاء
_______________________________
(از توضیحات کتاب)
وُکس: نام "انجمن فرهنگی ایران و شوروی"
آقای کشاورز: احتمالاً مقصود کریم کشاورز است که در آن زمان در انجمن فرهنگی ایران و شوروی کار میکرد.
کانار آنشنه: هفته نامة طنز نویس و فکاهی پرداز سیاسی معروف فرانسه (تأسیس 1915).
_______________________________
اگر نقصی در نوشتار و رسمالخط واژههای فرانسوی هست علت حقیر و نداشتن حروف فرانسه بر صفحه کلید و رایانه است. (روزبهان)
دکتر رضوی هنوز نیامدهاست. نمیدانم با دله دزدی و یا گدایی و یا چه وسیلة نامشروع دیگری در آنجا ادامه به زندگی میدهد. بچهها سلامتند و دعا میرسانند.
زیاده قربانت
امضاء
_______________________________
(از توضیحات کتاب)
وُکس: نام "انجمن فرهنگی ایران و شوروی"
آقای کشاورز: احتمالاً مقصود کریم کشاورز است که در آن زمان در انجمن فرهنگی ایران و شوروی کار میکرد.
کانار آنشنه: هفته نامة طنز نویس و فکاهی پرداز سیاسی معروف فرانسه (تأسیس 1915).
_______________________________
اگر نقصی در نوشتار و رسمالخط واژههای فرانسوی هست علت حقیر و نداشتن حروف فرانسه بر صفحه کلید و رایانه است. (روزبهان)
۲ نظر:
سلام دوست عزیز
من مدت هاست که دنبال این کتاب می گردم و آن را حتی در دست دوم فروشی ها پیدا نکرده ام. ممکن است اگر نسخه ای الکترنیکی از آن دارید برای من هم بفرستید ای اینکه قرار است به ترتیب فقط در وبلاگ منتشر شوند؟
حمید عزیز، دوست گرامی
این نامهها قرار است به ترتیب فقط در اینجا آورده شوند. متأسفانه هیچ نسخة الکترونیکی هم از آنها سراغ ندارم تا با کمال میل در اختیار شما بگذارم. این نوشتهها را بنده از روی کتاب اصلی اینجا میگذارم؛ زیرا شنیدم که گویا چند سال پیش نسخة مثله شدهای ازین کتاب در ایران هم به چاپ رسیده بوده و همان هم به سرعت جمع آوری گردیده.
ارادتمند: روزبهان
ارسال یک نظر