۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

صادق هدایت ـ هشتاد و دو نامه به حسن شهیدنورائی (19)



*
19

*


13/2/47 [24 بهمن 1325]

یا حق
تلگرافی که در تکذیب خبر راجع به هویدا فرستاده بودید روز حرکت پست هوایی رسید. چون 15 روز تا موعد پست هوایی آینده مانده، اینست که این کاغذ را با پست زمینی می‌فرستم.
در کاغذ قبلی عین خبر و تکذیب احمقانة روزنامة مردم را فرستادم. البته به محض اینکه این خبر را دیدم دانستم که جعل کنندة این خبر حساب خرده‌ای با آقای هویدا داشته مخصوصاً توضیحاتی که در بارة ایشان داده‌بود بسیار احمقانه بود برای اینکه قابل قبول باشد، زیرا دولت فرانسه نمی‌آید برآورد حقوق یکی از مستخدمین رسمی سفارتخانة خارجی را بکند. از آن گذشته هویدا گویا در بیروت خانه و زندگی دارد که می‌تواند پول آنرا به فرانسه انتقال بدهد و حتی ویلا هم بخرد. ثالثاً می‌دانستم که در آنجا کرایه نشین است و از همه مهمتر caracte're [خصلت] او را می‌دانستم که تیپ قاچاقچی و شیعه نیست ولیکن با خودم گفتم ممکن است در میان بگیربگیر او هم گرفتار شده‌باشد چون اطلاع صحیحی از اوضاع فرانسه در دست نبود و روزنامه‌ها هم این موضوع را لفت می‌دادند. به هر حال بعد از رسیدن تلگراف برایم شکی باقی نماند که همة این شایعات در بارة ایشان دروغ بوده. به ادارة روزنامة مردم رجوع کردم و خیلی به آنها توپیدم چون ادارة روزنامه‌شان آتش گرفته‌بود امروز مجدداً خبر را تکذیب کردند و ضمناً تلگراف را به تفضلی هم دادم و دیروز او هم در روزنامة "ارس" این خبر را تکذیب کرده‌بود. هر دو خبرها در جوف است. شنیدم انتظام اخیراً وارد تهران شده و راپورتی راجع به وقایع پاریس به وزارت خارجه داده ولیکن هنوز منتشر نشده‌است.
از اوضاع اینجا خواسته باشید روز بروز گه‌تر و گندتر می‌شود. نقشة اساسی برای دیکتاتوری کردن اینجا در جریان است. تمام موجودات پرورش‌افکاری و جاسوس کهنه‌های سابق روی کار آمده‌اند. برای اتحاد اسلام بسیار سنگ به سینه زده‌می‌شود. گویا ریاست آن به عهدة خالصی‌زاده است. حتی آقای بدیع‌الزمان پیشنهاد کرده که فقه حنفی و شافعی را رسماً در دانشکدة معقول و منقول درس بدهند. انتخابات هم مطابق برنامة حزب دموکرات صورت گرفته و می‌گیرد و ممکن است در آیندة نزدیکی هر کسی به اوضاع سابق دهن‌کجی کرده کلکش کنده شود. لاشة شاه قدیم را هم با سلام و صلوات وارد خواهند‌کرد. رویهمرفته اوضاع در نهایت حسن‌نیت جریان دارد.
گویا جرجانی به وزارت فرهنگ انتقال یافته ولیکن به نظر نمی‌آید که او را به کار بگیرند. مجلة سخن به ندرت طلوع می‌ند. خانلر خان مدتی است که سخت ناخوش است و کار اداریش خیلی زیاد شده. مقر فاتح از تهران به آبادان تغییر کرده و لابد مشغول تشکیل اتحادیة کارگران آنجاست. در تهران هنوز جانشینش معین نشده. دکتر رضوی بعد از معاونت موقتی به خاک سیاه نشسته و مشغول سُک زدن است. چوبک هم در ادارة اطلاعات انگلیسیها کار می‌کند چون حقوق او هم بعد از رسمی شدن کفاف خرجش را نمی‌کرد ولیکن حالا دماغش چاق است. تقریباً هر شب جلسة کافه ماسکوت تشکیل می‌شود و بعد از تشربه با بازی تخته‌نرد خاتمه پیدا می‌کند.
باز هم در روزنامه‌ها می‌نویسند که سرما در انگلیس آمده ولیکن تا حالا زمستان حسابی در تهران نشده و هوا تقریباً مثل بهار است. ممکن است که سرما عقب افتاده‌باشد. به هر حال هر اتفاقی بیفتد یا نیفتد در زندگی احمقانة ما تغییری پیدا نمی‌شود. ما هم به طور احمقانه آنرا می‌گذرانیم چون کار دیگری از دستمان بر نمی‌آید.
زیاده قربانت

امضاء

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(از توضیحات کتاب)
موجودات پرورش‌افکاری:
"سازمان پرورش افکار" به موجب تصویبنامة دولت در 8 دی 1317 تأسیس شد و فعالیت عمدة آن برگزاری جلسات سخنرانی بود که همواره با مدح و ستایش رضاشاه همراه می‌شد. غرض هدایت از "موجودات پرورش افکاری"، همة کسانی است که در آن فعالیتهای تبلیغاتی شرکت کرده‌بودند.

لاشة شاه قدیم:
رضاشاه در 4 مرداد 1323 در ژوهانسبورگ درگذشت و جنازة او که در قاهره به امانت گذاشته شده‌بود در 17 اردیبهشت 1329 به ایران انتقال یافت و در شهر ری به خاک سپرده شد.



هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ